Tag Archives: نقش رنگ در ایجاد فضا
استفاده بهینه از فضا در معماری
استفاده بهینه از فضا
ابتدا درباره اینکه فضا در معماری چیست صحبت مختصری می کنیم و سپس به موضوعات استفاده مفید از فضای خانه، استفاده از فضای پرت خانه، المان هایی که به استفاده بهینه از فضا خانه، می پردازیم. مفهوم فضا، اصلی ترین عنصر معماری و مهمترین عامل در طراحی معماری است. همان چیزی است که انسان را از عوامل طبیعی محافظت می کند و کلیه فعالیت های فردی و اجتماعی فرد را در بر می گیرد. انسان در فضا نیازهای مادی و معنوی خود را تأمین می کند.
معماران امروزی سعی در طراحی محیطهایی دارند که بیشتر از چهار دیوار و سقف هستند. از آنجایی که طبیعت ما این است که حواس خود را کشف کنیم، بنابراین یکی از وظایف معمار این خواهد بود که همیشه به دنبال روشهایی جدید برای برانگیختن احساسات نو، چه در بیرون و چه در داخل سازه باشد. فضا عنصر کلیدی است زیرا میتوان از آن برای ایجاد صمیمیت یا فاصله بین افراد، سازماندهی فعالیتها یا فقط برای ایجاد راحتی استفاده کرد. مهمترین عامل در طراحی دفترها، منازل، مغازه ها و … استفاده بهینه از فضا میباشد که اهداف مذکور را میسر کند.
فضا اشکال مختلفی، مانند ارتفاع، عرض، عمق، مساحت، حجم و موقعیت دارد. در معماری، این فرمها با استفاده مفید از فضا برای زندگی یا کار ترکیب میشوند. به عنوان مثال، زمانی که وارد یک خانه میشوید، معمولاً میخواهید احساس راحتی کنید، بنابراین طراح داخلی، از اشکال، رنگ ها، مواد و حتی تصاویر استفاده میکند تا تصوری دلنشین از فضا ایجاد کند. در نهایت، هدف این است که با استفاده از ارتفاعها یا سطوح مختلف کف، خانه را بزرگتر و راحتتر جلوه دهید. بهینه سازی فضا نقش مهمی در این امر دارد.
هنگامی که به مفهوم استفاده از فضای خانه نظر میکنید، ممکن است با اصطلاح اشغال فضا نیز برخورد کنید. این واژه به حداکثر ظرفیت یک منطقه مشخص و حضور فیزیکی تعداد افراد در آن اشاره دارد.
معیارهای اشغال، زمانی که بیشترین تعداد افراد در یک منطقه خاص حضور دارند، به شما هشدار میدهند. اگرچه این معیار یک امر ضروری است، اما نشان نمیدهد که بهینه سازی فضا لحاظ شده است.
یک راه فوق العاده برای ایجاد فضای زندگی بیشتر در یک خانه کوچک و استفاده بهینه از فضا و در عین حال رفع شکایات در مورد کوچک بودن آشپزخانه این است که اتاقهای نشیمن، آشپزخانه و پذیرایی با هم ترکیب شوند. البته در این مورد نگران آشفتگی فضا نباشید.
میتوان گفت بهترین راه برای جدا نگه داشتن آنها و استفاده بهینه از فضا، تغییر ارتفاعات سقف است. به عنوان مثال، در آشپزخانه میتوانید سقف طاقدار و یک جفت نورگیر را امتحان کنید. به این ترتیب حس بازتر و عریضتری به خانه ببخشید، در حالی که سقف را در نشیمن مسطح حفظ میکنید و تیرچهها به عنوان جداکننده در معرض دید قرار میگیرند.
وقتی دیوارها را برداشتید و سه اتاق را با هم ادغام کردید، واقعاً از احساس فضای بسیار جادارتر در خانه شگفت زده خواهید شد. به علاوه از داشتن یک آشپزخانه روشن و مطبوع، پس از اتمام کار در آن، حس بسیار خوبی تجربه خواهید کرد. اینها واقعاً برخی از ایدههای الهام بخش معماری طراحی ساده، اما خارق العاده هستند، که میتوانند محل زندگی شما را با بهینه سازی فضا، تغییر دهند.
به جای استفاده از کابینتها و انباری معمولی، با الهام از معماری طراحی خاص خود، کاری متفاوت جهت استفاده مفید از فضا انجام دهید. برای مثال کشوها و انباری کشودار را انتخاب کنید. رسیدن به پشت کشوها بسیار سادهتر از تلاش برای دستیابی به پشت کابینتهای بیش از حد به هم ریخته، خواهد بود. حتی اگر فضایی روی دیوار باقی مانده است، می توانید با قرار دادن قفسههایی برای ادویه جات و شاید نوشیدنیها، استفاده مفید از فضا را داشته باشید.
همچنین، یکی دیگر از مواردی که میتوانید انجام دهید، این است که با حذف گنجهها، قابلیتهای ذخیرهسازی خود را به حداکثر برسانید و استفاده مفید از فضا را داشته باشید. در ابتدا، ممکن است تصور اینکه کمد لباس را در امتداد یک دیوار اتاق خواب جایگزین کنید، وحشتناک به نظر برسد، اما فضای زیادی برای نگهداری وسایل خود خواهید داشت. در نهایت، با تمام فضای بازی که حاصل میشود، به این نتیجه خواهید رسید، که این یکی از بهترین ایدههای الهام بخش در معماری طراحی، با هدف بهینه سازی فضا، میباشد.
فضا در معماری
اغلب گفته می شود که معماری ترکیبی از فضا و فرم است، فضا در معماری شامل حجم یک سازه و قسمتهایی از ساختمان است، که ما در آن حرکت میکنیم و زندگی را تجربه میکنیم. اما فضا تنها با استفاده از فرم ایجاد میشود. روش دیگر برای بررسی این موضوع، نظریه فضای مثبت و منفی است. فضای مثبت دارای جرم است که این میتواند یک محوطه یا مرز با یک شکل خاص باشد. منطقهای که در حصار این مرز قرار دارد و جرم قابل مشاهدهای ندارد، در واقع چیزی است که ما از آن، به عنوان فضا در معماری، یاد میکنیم.
محیط اطراف یک ساختمان را، سازه ها یا فضاهای بیرونی اطراف خود، تعریف میکند. با این حال، در بیشتر موارد، هنگام ارجاع به فضا، روی محفظه داخلی تمرکز خواهیم کرد. در ادامه به انواع اولیه اشکال و جامداتی که فضا را تعریف میکنند، میپردازیم. همچنین به روشهای مختلفی، که میتوان از آنها برای استفاده مفید از فضا، در پیکربندی خانه، بهره برد، خواهیم پرداخت.
نور و فضا
معماری بیش از آنچه که تصورش را بکنیم، از نظر خلق و خو، راحتی، رفتار و سلامتی بر ما تاثیر میگذارد و کمک زیادی در بهینه سازی فضا میکند. معماران در تلاش برای دستیابی به تعادل خوبی، بین مصالح ساختمانی، پرداخت، تهویه و استفاده از فضا در معماری هستند. اما بدون نور، چگونه یک شخص از طراحی قدردانی می کند؟ رابطه بین نور، فضا و انسان چیزی است که یک تجربه معماری را تعریف میکند. نورپردازی معماری یک وسیله جانبی صرف، برای افزایش فضا نیست، بلکه، ابزاری برای ایجاد یک تجربه فضایی جادویی است.
نورپردازی معماری، شامل زیبایی شناسی ساختمان، عملکرد آن برای سهولت استفاده مفید از فضا و کارایی نور است. زیباییشناسی ساختمان شامل نمای بیرونی و داخلی آن میشود و عناصر خاصی را برجسته میکند در حالی که بقیه را پنهان میکند. عملکرد نورپردازی یک نکته مهم است و همچنین استفاده بهینه از فضا را بهبود میبخشد و خلق و خو را بهبود میبخشد تا فعالیت انجام شده در فضا را افزایش دهد.
نقش بافت در ایجاد فضا
بافت نقش دوگانه ای در معماری دارد: چیزی از کیفیت مصالح را بیان میکند و کیفیت خاصی به نور میبخشد. اگرچه هر دو کیفیت، به طور همزمان با چشم جذب میشوند، اولی دارای تداعی های لمسی و دومی تداعیهای بصری است که در واقع حس استفاده مفید از فضا را القا مینماید.
بافتهای لمسی برای هر مادهای به دلیل ساخت یا ترکیب طبیعی آن خاص هستند، اما ممکن است برای تولید کیفیتهای بیانی متنوعی تغییر داده شوند. هر سنگی ممکن است در حالت طبیعی و نامنظم خود مورد استفاده قرار گیرد، یا ممکن است در یک بافت خشن یا صاف تراشیده شود یا به شدت صیقل داده شود تا طیف وسیعی از معانی را از قدرت تا ظرافت منتقل کند.
از یک بافت یکسان به ندرت در ساختمان استفاده میشود. تنوع مواد و روشها معمولاً مجموعهای از بافتها را ایجاد میکند که باید، مانند فرم و فضا در معماری، در یک کل، بیانگر ترکیبی منسجم باشند و هماهنگ شوند.
نقش رنگ در ایجاد فضا در معماری
از آنجایی که رنگ ویژگی خاص هر مصالح ساختمانی است، یکی از ویژگیهای ثابت معماری است. مصالح ساختمانی در درجه اول به دلیل ارزش ساختاری آنها انتخاب میشوند، اما رنگ آنها همیشه برای نیازهای بیانی مناسب نیست. بنابراین، مواد دیگری که برای رنگ آنها انتخاب میشوند اغلب به سطح اضافه میشوند. اینها عبارتند از رنگدانهها، که معمولاً بافت سطح اصلی را حفظ میکنند، و روکشهای سنگ، چوب و انواع محصولات تولیدی که به طور کامل ویژگی سطح را تغییر میدهند.
ارزشهایی که با رنگ مرتبط هستند (مثلاً زرد و قرمز، سیاه و آبی تیره) مستقل از مواد و فرمها هستند و طیفی از مفاهیم را به معماران القا میکنند، که با ابزارهای دیگر مقدور نیست. رنگهایی که نور را به طرز درخشانی منعکس میکنند، به نظر می رسد به سمت بیننده پیش میروند و رنگهایی که نور را جذب میکنند، به نظر میرسد عقب نشینی میکنند.
میزان برجستگی و رکود فرمهای معماری ممکن است توسط رنگهای سطوح آنها تغییر، تأکید یا کاهش یابد و میتواند فواید زیادی در ایجاد و بهینه سازی فضا داشته باشد. در نهایت میتوان با خلاقیت در بکارگیری رنگها و ویژگی خاص هرکدام، استفاده مفید از فضا را داشت.